/یلدا در آیین اسلام و فرهنگ ایرانیان
* یلدا در آیین اسلام
اسلام با آمدن خود به ایران موجد رشد اعتقادات و باورهای دیگری شد. دستورات اسلام یا بر مبنای تایید و امضای سنت ها و باورهای موجود بنا شد و یا بر اساس تکمیل برخی از این باورها.
اسلام همچنین برخی از باورها و مراسم را منسوخ کرد و بسیاری از مسایل و احکام را نیز تاسیس کرد و در مقابل برخیاز مسایل و سنت ها نیز اسلام سکوت اختیار کرده است. یلدا از جمله مراسمی است که به دلیل ارتباط و نزدیکی با بسیاری از مسایل اسلامی از جمله، عبادات شبانه و صله ارحام (دیدار نزدیکان) و اینکه این شب قبل از اسلام توسط موحدان مورد عنایت بوده نیز تغایری وجود ندارد.
در ایران پس از اسلام، شب یلدا همچون گذشته گرامی داشته می شود و مراسم ویژه ای برای آن برگزار می شود، زیرا ایرانیان بر اساس حکمت اشراق و آموزه های دینی اسلامی حکمایی مانند “سهروردی”، با استناد به آیه کریمه ” الله نور السموات و الارض” (خداوند نور آسمان ها و زمین است) و دیگر آیات کریمه قرآن، در زمینه بهره گیری مومنان از نورالهی، به تدبیر و تعمق در معنی شناسی هستی پرداخته و شب یلدا را نماد قدرت الهی و شب گسترش نور الهی در زمین می دانند.
در باور ایرانیان مسلمان، خداوند آیات و نشانه های خود را در خلقت کائنات مستتر کرده است و مومن می تواند با تعمق در آن به این آیات پی برد و شب یلدا نمونه ای است که می توان با تعمق و تدبیر به معنای عمیق آن دست یافت.
مطابق تقویم ایرانی، سه شنبه هفته آینده شب یلدا (شب چله)، بلندترین شب سال است که ایرانیان از دیر باز تاکنون این شب را با مراسم و آیین خاصی به صبح می رساندند.
در بسیاری از کتاب های فرهنگی نیز نقل شده که ایرانیان حتی پس از ورود اسلام به ایران زمین، این شب را تا سحر بیدار می نشستند و همراه با عبادت و انجام مراسم خاصی که ریشه در برخی اعتقادات مذهبی داشت، شاهد طلوع آفتاب بوده اند.
صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید خواه گو که برآید (حافظ)
شب یلدا از نمونه جشن های شبانه ایرانیان است که هنوز زنده و پابرجا مانده است. بنا بر برخی روایات کهن، یلدا شب تولد خورشید است. بر اساس این باور، طولانی ترین شب سال در حالی سپری می شود و “تاریکی” که تا دیروز در روزهای سرد و ظلمانی، بر “نور” غلبه یافته بود، جای خود را به نور و روشنایی می دهد.
ایرانیان مسلمان در این شب با دعای: “اللهم اخرجنا من الظلمات الی النور” از خداوند می خواستند که آنها را از ظلمت ها و سیاهی ها خارج کند و به سمت نور و روشنایی هدایت کند و در مورد یلدا گفته شده که در این شب نور بر تاریکی پیروز می شود و دوره ی سیاهی، تاریکی و تباهی پایان می گیرد.
یلدا همچنین آغاز “انقلاب زمستانی” است، در برابر “انقلاب تابستانی” که از اول تیر آغاز می شود.
* شب یلدا شب تولد روشنایی هاست
یلدا در باورهای ایران باستان زاد روز “ایزد مهر” یا “میترا” است. ایزدی که در کیش “میتراییسم” پرستش می شد و این دین، یکی از تاثیرگذارترین مذاهبی بود که نخست در شرق و بعدها در غرب و در دین مسیحیت رد پای بسیاری از خود به جای گذاشت، الهه مهر و مهرورزی بشمار می رفت که در براساس این باور در این شب به دنیا آمد. در برخی منابع نیز آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، سیصد سال پس از تولد عیسی مسیح(س)، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زادروز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی و وجود واقعی او نیز معلوم نبود.
در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد، در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز ۲۱ دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می شد، ولی پس از قرن چهارم میلادی و در پی اشتباه محاسباتی، این روز به ۲۵ دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان “روز کریسمس” جشن گرفته شد. از این روست که تا امروز “بابا نوئل” با لباس و کلاه موبدان ظاهر می شود و درخت سرو و ستاره بالای آن هم یادگاری از کیش مهر است.
ابوریحان بیرونی در کتاب “آثار الباقیه” درباره ی یلدا می نویسد: این شب در مذهب رومیان عید یلداست و آن میلاد مسیح است وبجاست که ما نیز گرامی و زنده اش بداریم که در نهاد و آداب و سنت ما ایرانیان، دنیایی از فلسفه، حکمت و زیبایی نهفته است. دی ماه، در ایران کهن، چهار جشن را در بر داشت: نخستین روز ماه دی و روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم، سه روزی که نام ماه و نام روز یکی بود. امروزه، از این چهار جشن، تنها شب نخستین روز دی ماه، یا شب یلدا را جشن می گیرند. یعنی آخرین شب پاییز، نخستین شب زمستان و پایان قوس که آغاز جدی و درازترین شب سال است و درازای تاریکی این شب نیز پانزده ساعت و پنجاه و چهار دقیقه است.
* معنای یلدا
واژه یلدا سریانی و به معنی ولادت است. ولادت خورشید (مهر، میترا) و رومیان آن را “ناتالیس انویکتوس” یعنی روز تولد (مهر) شکست ناپذیر نامند. واژه “نوئل” نیز از همین آمده است. عیسی مسیح (س) نیز نزد مسلمانان به پیامبر مهر شناخته شده است. در برهان قاطع درباره ی واژه ی یلدا چنین آمده است: “یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز که اول جدی و آخر قوس است و آن درازترین شب هاست در تمام سال. و در آن شب و یا نزدیک آن شب آفتاب به برج جدی تحویل می کند. “
“اما این رسم بنا بر مدارک رومی، در ایران باستان چنین برگزار می شده که پیران و پاکان به تپه ای رفته، با لباس نو و مراسمی ویژه از آسمان می خواستندکه آن “رهبر بزرگ” را برای رستگاری آدمیان بفرستد و باور داشتند که نشانه زایش آن ناجی، ستاره ایست که بالای کوهی به نام کوه فیروزی که دارای درخت بسیار زیبایی بوده است، پدیدار خواهد شد و موبد بزرک برای همین نیایشی می خوانده، که قسمتی از آن در “بهمن یشت” مانده است: “آن شب که سرورم ظهور کند، نشانه ای از ملک آید، ستاره از آسمان ببارد همان گونه که رهبرم، از راه برسد و ستاره اش نشان نماید …”
* یلدا در آیین اسلام
اسلام با آمدن خود به ایران موجد رشد اعتقادات و باورهای دیگری شد. دستورات اسلام یا بر مبنای تایید و امضای سنت ها و باورهای موجود بنا شد و یا بر اساس تکمیل برخی از این باورها.
اسلام همچنین برخی از باورها و مراسم را منسوخ کرد و بسیاری از مسایل و احکام را نیز تاسیس کرد و در مقابل برخیاز مسایل و سنت ها نیز اسلام سکوت اختیار کرده است. یلدا از جمله مراسمی است که به دلیل ارتباط و نزدیکی با بسیاری از مسایل اسلامی از جمله، عبادات شبانه و صله ارحام (دیدار نزدیکان) و اینکه این شب قبل از اسلام توسط موحدان مورد عنایت بوده نیز تغایری وجود ندارد.
در ایران پس از اسلام، شب یلدا همچون گذشته گرامی داشته می شود و مراسم ویژه ای برای آن برگزار می شود، زیرا ایرانیان بر اساس حکمت اشراق و آموزه های دینی اسلامی حکمایی مانند “سهروردی”، با استناد به آیه کریمه ” الله نور السموات و الارض” (خداوند نور آسمان ها و زمین است) و دیگر آیات کریمه قرآن، در زمینه بهره گیری مومنان از نورالهی، به تدبیر و تعمق در معنی شناسی هستی پرداخته و شب یلدا را نماد قدرت الهی و شب گسترش نور الهی در زمین می دانند.
در باور ایرانیان مسلمان، خداوند آیات و نشانه های خود را در خلقت کائنات مستتر کرده است و مومن می تواند با تعمق در آن به این آیات پی برد و شب یلدا نمونه ای است که می توان با تعمق و تدبیر به معنای عمیق آن دست یافت.
* یلدا در گاه شمار ایرانیان
ایرانیان از دیرباز ملتی مومن و موحد بوده اند و آموزه های اصیل زرتشت نیز بر پایه توحید و جلوگیری از شرک بوده است. جشن شب چله، جشن بزرگداشت دانش در دوران باستان نیز بوده است.
ایرانیان در هفت هزار سال پیش، به گاه شماری خورشیدی دست پیدا کردند و دریافتند که اولین شب زمستان بلندترین شب سال است. آنان دریافتند که گاه شماری بر پایه ی ماه نقایص زیادی دارد، پس به پژوهش درباره ی حرکت خورشید پرداختند و گاه شماری خود را بر آن پایه گذاشتند.
آن ها حرکت خورشید را در برج های آسمان اندازه گیری کردند و برای هر برجی نیز نام ویژه نهادند. آن ها دریافتند، هنگامی که برآمدن خورشید با برآمدن برج “بره” (حمل) در یک زمان باشد، اول بهار است و روز و شب با هم برابر است. آن ها همچنین می توانستند در شب، شش برج را ببینند. از سر شب یکی یکی برج ها از جلوی چشم ها عبور می کنند. “برج بره”، سپس “برج گاو” و … شش برج دیگر که دیده نمی شوند در آن سوی زمین هستند و مردمانی در آن سوی زمین شش برج دیگر را تماشا می کنند. آن ها دریافتند که اول پاییز و بهار روز و شب برابر و در اول تابستان روز بلندتر از شب است. گاه شماری خود را بر اساس “چهل روز، چهل روز” تقسیم کردند. در فرهنگ ایرانیان عدد چهل مانند عدد شش و دوازده اهمیت ویژه ای دارد.
واژه های “چله نشستن”، “چل چلی”، “اربعین”، “چهل گیس” و “چهل کلید” نشانه اهمیت این عدد در فرهنگ ایرانیان است. آن ها همچنین ماه را به چهل روز تقسیم کردند و ۹ ماه داشتند، اما پس از مدتی درازای ماه به سی روز تغییر پیدا کرد و ماه سی روزه شد. گاه شماری ایرانیان تا زمان دانشمند بزرک حکیم “عمرخیام” ادامه داشت.
با ورود اسلام گاه شماری قمری تازیان نیز یکی از گاه شمارهای مورد استفاده سرزمین ایران شد. وزرای ایرانی هر پیشنهادی که برای اصلاح تقویم می کردند از سوی خلیفه گان عباسی رد می شد. آن ها می گفتند: اگر تقویم شما اصلاح شود باز به آیین و فرهنگ پیشین خود باز می گردید، اما در زمان خیام شرایط دگرگون شد. خیام در ۲۸ سالگی هنگامی که وارد دربار شاه خوارزم می شد، شاه از جای خود بلند می شد و او را کنار خود می نشاند. احترامی که پادشاه به خیام می گذاشت، باعث شد دست او در اصلاح گاه شماری ایرانیان باز شود. با اصلاح گاه شماری بار دیگر فرهنگ و آیین ایرانی زنده شد.
در اسطوره های کهن ایرانی چنین آمده است: ماه، دل داده ی مهر است و این هر دو راهی جدا دارند. زمان ماه شب است و مهر روزها بر می آید. ماه بر آن است که سحرگاه راه بر مهر ببندد، اما همیشه در خواب می ماند و روز فرا می رسد که ماه را در آن راهی نیست. سرانجام ماه تدبیری می اندیشد و ستاره ای را اجیر می کند، ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی، ستاره ماه را بیدار می کند و خبر نزدیک شدن خورشید را به او می دهد. واین شب، “یلدا” نام می گیرد. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یک دیگر می رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه و طولانی است که همانا شب یلداست.
یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی “حدیث میلاد عشق” است که هر سال در “خرم روز” تکرار می شود. در زمان “ابوریحان بیرونی” به دی ماه، خور ماه نیز می گفتند که نخستین روز آن خرم روز نام داشت و ماهی بود که آیین های بسیاری در آن برگزار می شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد، پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می شود، خورشید از نو زاده می شود و طبیعت دوباره آهنک زنده گی ساز می کند و خرمی جهان را فرا می گیرد. ایرانیان نیز که همواره دوست دار شادی و شادمانی و زندگی بودند، این شب را را با شور و سور و دست افشانی و پای کوبی سپری می کردند.
در دوران باستان بناهایی نیز برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته می شده که یکی از مهمترین آنها “چارتاقی نیاسر” کاشان است که در حال حاضر تنها بنای سالم باقی مانده در این زمینه در ایران است. پژوهش های در خصوص این چارتاقی، نشان می دهد که این بنا بگونه ای طراحی و ساخته شده است که می توان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد.
آخرین دیدگاهها